بدون عنوان
تمام کودکی های منی
وقتی شانه های کوچکت
پناهگاه استوار روح پریشانم می شود!
لذت لمس پیکر معصوم تر از باران توست
که مرا وادار به دوست داشتن می کند
ودستهای کوچک فرشته گونه ات را بر صورت خراشیده ام می کشی
شرمسار می شوم
که تو پاداش کدامین عبادت به جای ناورده ام هستی
اینگونه خوب و پاک و بزرگ...!
با تمام احترام قلبی تقدیم می کنم به تو رسای نازنینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی